مأمون نخستین کاری که کرد، دختر خود ام الفضل» را به ازدواج امام جواد در آورد تا مراقبی دائمی و از درون خانه بر امام گمارده باشد. رنج های دائمی که امام جواد از ناحیه این مأمور خانگی برده است در تاریخ معروف است. امام جواد همه مدت عمر خود را به صورت های گوناگون زیر نظر دستگاه خلافت گذرانید. شواهد تاریخی موضوع یاد شده چندان زیاد است که با خواندن چند صفحه از متون تاریخ این دوره، امر به خوبی روشن می شود. البته امامان در این خلال تا حد امکان از حراست موضع های دیگر غفلت نمی کردند و سادات پیوسته مشغول حرکات بودند.
در آغاز امامت امام نهم مأمون دوباره دست به تشکیل مجالس مناظره زد و از جمله یحیی بن اَکثَم» را واداشت تا از امام سؤال کند. بدین گونه می خواست به موقعیت علمی و فرهنگی پیشوای جناح مخالف لطمه وارد سازد و نشد. امام از همه آن مجالس سربلند در آمد و موقعیتش بیشتر تثبیت گشت. امام جواد اصحاب برجسته ای داشت که هر یک خود قله ای بودند از قله های فرهنگ و معارف اسلامی مانند:
ابن ابی عُمَیر بغدادی در گذشته به سال 217 ق. ابو جعفر محمد بن سنان زاهری در گذشته به سال 220 ق. احمد بن ابی نصر بزنطی کوفی در گذشته به سال 221 ق. ابو تمّام حبیب بن اوس طائی (شاعر شیعی معروف) در گذشته به سال 231 ق. ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی در گذشته بعد از 254 ق و فضل بن شاذان نیشابوری در گذشته با سال 260 ق.
اینان نیز هر کدام به گونه ای مورد تعقیب و گرفتاری بودند. فضل بن شاذان» را از نیشابور بیرون کردند. عبدالله بن طاهر چنین کرد و سپس کتب او را تفتیش کرد و چون مطالب آن کتاب ها را ـ درباره توحید و . ـ به او گفتند قانع نشد و گفت: می خواهم عقیده ی او را بدانم (ر ک: منتهی الآمال فصل 7 از باب 11).
ابو تمّام» شاعر نیز از این امر بی بهره نبود. امیرانی که خود اهل شعر و ادب بودند، حاضر نبودند شعر او را ـ که بهترین شاعر آن روزگار بود، چنانکه در تاریخ ادبیات عرب و اسلام معروف است ـ بشنوند و از آن نسخه داشته باشند. اگر کسی شعر او را برای آنان، بدون اطلاع قبلی می نوشت و آنان از آن شعر لذت می بردند و آن را می پسندیدند، همین که آگاه می شدند که از ابو تمّام است، دستور می دادند که آن نوشته را پاره کنند (همان منبع).
ابن ابی عمیر» ـ عالم ثقه بزرگ ـ نیز در زمان هارون و مأمون محنت های بسیار دید. او را سال ها زندانی کردند، تازیانه زدند، کتاب های او را ـ که مأخذ عمده علم دین بود ـ گرفتند و باعث تلف شدن آنها شدند.
نکته شایسته ذکر توجه امام به رسالت های راستین هنر متعهد و شعر حامل پیام است. در این باره خوب است حدیثی نقل کنم که شیخ ابوعمرو کشّی در کتاب رجال خود از ابوطالب قمی روایت کرده است: نامه ای نوشتم به امام جواد شامل چند بیت که درباره پدرش گفته بودم و از امام جواد درخواست کرده بوده تا اجازه دهد که درباره خود او نیز شعر بگویم. امام آن قسمت از نامه را که اشعار نامبرده در آن نوشته شده بود، پاره پاره کرد و نگاه داشته بود و در قسمت باقی مانده کاغذ نوشته بود: کاری نیکو کردی، خدا به تو پاداش دهد». و در روایت دیگر چنین است: به من اذن داده بود تا برای پدرش امام رضا مرثیه بگویم و در نامه نوشته بود: برای پدرم و برای من نیز مرثیه بساز». (رجال کشّی، ص 16).
این تعبیر و تعلیم به صورتی جدی و ویژه تکان دهنده است. چرا امام می گوید: مصیبت مرا فریاد کن و برای من نیز مرثیه بگو»؟ با اینکه خود او هنوز زنده است. برای اینکه بفهماند آنچه فاجعه است در مرتبه اول، شهادت فکر است و شهادت پیام. پس من که زنده ام نیز ـ چون امکان اجتماعیم را نا به حق ها گرفته اند و رسالتم را پایمال کره اند ـ از این دیدگاه چونان شهیدان دیگرم. تو دردهای مرا فریاد کن. شاید جامعه یکی به حال خویش بیندیشد و یکی از این خواب خرگوشی به در آید و به تلاش ایستد تا مرد حق غریب نماند، بلکه پیروز گردد و در مقام خویش قرار گیرد.
این بود موضع درست و بیدارانه پیشوایان حقیقت متعالی و عدالت کلی. پیشوایانی که نه تنها آرمان های والا را می شناساندند، بلکه با همه امکانات خویش و شور و شعور اصحاب و یاران خود به عینیت دادن به آن آرمان ها نیز می پرداختند.
منبع: حکیمی، محمدرضا، امام در عینیت جامعه، چاپ 15، 1383، قم، دلیل ما. (ص 65 ـ 68).
گلچینی از سخنان امام جواد
1ـ إِيَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِيرِ فَإِنَّهُ كَالسَّيْفِ الْمَسْلُولِ يَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ يَقْبُحُ أَثَرُهُ (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج71، ص 198)؛ از رفاقت و همراهی آدم شرور و بدجنس بپرهیز؛ زیرا که او مانند شمشیر است که ظاهرش نیکو و اثرش زشت است.
2ـ طُولُ التَّسْوِيفِ حَيْرَةٌ (ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، ص 456)؛ همواره به تأخیر انداختن کارها، سرگردانی است.
3ـ ثَلَاثٌ مَنْ كُنَ فِيهِ لَمْ يَنْدَمْ تَرْكُ الْعَجَلَةِ وَ الْمَشُورَةُ وَ التَّوَكُّلُ عِنْدَ الْعَزْمِ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ (مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج75، ص 81)؛ سه چیز است که نزد هر کس باشد پشیمان نگردد: پرهیز از عجله، م کردن، توکل بر خدا هنگام تصمیم گیری.
4ـ الْعُلَمَاءُ غُرَبَاءُ لِكَثْرَةِ الْجُهَّالِ بَيْنَهُمْ (اربلی، علی, کشف الغمه فی معرفه الائمه، ج2، ص 349)؛ عالمان، به سبب زیادی جاهلان غریب اند.
کتابشناسی امام جواد
1ـ حکمت های تقوا؛ نوشته جواد محدثی موجود در کتابخانه های ارشاد، داراب افسر، مرحومه متین، موعود و میرزای بختیاری مسجدسلیمان
2ـ مهمانی از مدینه؛ نوشته رضا شیرازی، موجود در کتابخانه موعود
3ـ نگاهی به زندگی امام جواد؛ نوشته محمد محمدی اشتهاردی، موجود در کتابخانه ارشاد
4. السرور الفواد؛ نوشته ابوالقاسم سحاب، موجود در کتابخانه ارشاد
5ـ در مکتب جواد الائمه؛ نوشته علی قائمی، موجود در کتابخانه میرزای بختیاری
6ـ هشت قصه از امام جواد؛ نوشته حسین فتاحی (برای کودک و نوجوان)، موجود در کتابخانه های ارشاد، موعود، داراب افسر، مرحومه متین و میرزای بختیاری.
7ـ امام در عینیت جامعه؛ نوشته محمدرضا حکیمی، موجود در کتابخانه های کتابخانه ارشاد، داراب افسر، موعود و میرزای بختیاری.
امام ,های ,نوشته ,ـ ,جواد ,بن ,موجود در ,در کتابخانه ,امام جواد ,در گذشته ,او را ,امام جواد؛ نوشته ,داراب افسر، مرحومه ,ارشاد، داراب افسر،
درباره این سایت